حکما و فلاسفه یک قاعدهی عقلانی دارند تحت عنوان «عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود» یعنی: عدم شناخت (شخص) دلیل بر عدم وجود نیست.
الف – جنّ، به موجودی گفته میشود که در شرایط عادی یا به تعبیر دیگری معمولاً با چشم عادی دیده نمیشود. عالم مملو از این گونه موجودات میباشد که انسان تاکنون ندیده است و شاید هرگز هم نبیند، دلیل نمیشود که با این اندک شناختی که از موجودات عالم دارد، حکم قطعی دهد که چه موجوداتی وجود ندارند.
جنّ، تنها موجود دیده نشدنی نیست که قرآن یا سایر کتب الهی بدان تصریح کرده باشند، ملائک نیز چنین هستند. مضافاً بر این که روح یا وجود بهشت و جهنم و ... نیز که به چشم مادی دیده نشدهاند و نمیشوند نیز در قرآن کریم و تمامی کتب آسمانی معرفی شدهاند.
ب – بیان وجود جنّ، اختصاصی به قرآن کریم ندارد. از وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد و خداوند کریم او را به کلّ اسمای خود تعلمیش داد، «جنّ» نیز معرفی شد و بیان شد که شما بنی آدم، دشمنی هم به نام شیطان دارید که از گروه جنیّان است و خود ابلیس نیز از گروه جنیّان است.
لذا مقوله «شیطان» که نه تنها هیچ یک از ادیان الهی با آنها بیگانه نیستند، بلکه همه آحاد بشر با آن آشنا هستند و غالباً مغلوب و عبد او هستند، همیشه و در همه جا و از جمله کتب آسمانی بیان گردیده است؛ منتهی در قرآن کریم به خلقت او که از آتش است نیز اشاره شده است.
البته لفظ «شیطان» اختصاصی به جنّ ندارد، بسیاری از انسانها نیز شیطان هستند. یعنی مطرود، منحرف و منحرف کننده. لذا فرمود: شیاطین انس و جنّ.
مرحوم شیخ مفید در کتاب «ارشاد» آورده است: «در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام(ص) به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفه ای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند»
ج – بدیهی است کسانی که خدا را نشناختهاند و همچون سرکردهی «جنّ»ها، یعنی ابلیس، اولاد و یارانش، خدا را شناختهاند، اما با عناد برخورد میکنند و منکر وجود خدا هستند، وحی خدا، کتاب خدا، نبی خدا، رسول خدا، بهشت خدا، جهنم خدا .... و خلاصه هر چه مربوط به خدا میشوند را قبول نخواهند داشت.
از تمام قرآن یک آیه راجع به جنّ را بیرون کشیده و دلالت میکنند که قرآن کریم خرافه است!
د – به آنها بگویید: هر گاه اصولی چون «لا إله الا الله» - «خلق السموات و الارض» - «فمن یکفر بالطاغوت و ی?من بالله ...» برای شما حل ّشد، موضوع وحی، نبوت، کتاب و آنچه در آن آمده، از جمله جنّ، ملائکه، بهشت و جهنم نیز حل خواهد شد و تا وقتی اصل و اصول را نشناختهاید، فرع و فروع را نیز نخواهید شناخت و با تکذیب فاعل، بحث از فعل او بیمورد و غیر عقلانی است.
آیات و روایات دال بر وجود جن
آیاتی از قرآن کریم که وجود جن را مبرهن می داند اشاره می کنیم:
سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده گرد آمده و به صف می رفتند. (1)
برای خدا شریکانی از جن قرار دادند و حال آن که جن را خدا آفریده است. (2)
بگو اگر جن و انس گرد هم آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند، هر چند که یکدیگر را یاری دهند. (3)
سخن پروردگارت بر تو مقرر شد که جهنم را از جن و انس انباشته می کنیم. (4)
ای گروه جنیان و آدمیان، اگر می توانید که از قطر آسمان و زمین بگذرید، بیرون روید ولی بیرون نتوانید رفت مگر با قدرتی. (5)
مرحوم شیخ مفید در کتاب «ارشاد» آورده است: «در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام(ص) به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید.
اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفه ای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند». (6)
از حضرت امام صادق(ع) روایت شده : روزی حضرت رسول(ص) نشسته بود، مردی به خدمتشان رسید که بلندی قامتش مثل درخت خرما بود. سلام کرد، حضرت جواب داد و سپس فرمود: «خودش و کلامش شبیه جن است». سپس به او فرمود: کیستی؟ عرض کرد: من هام، پسر هیم، فرزند لاتیس، پسر ابلیس هستم . (7)
پی نوشت ها:
1- (سروه نمل، آیه 17)
2- (سوره انعام، آیه 17)
3- (سوره اسرا، آیه 88)
4- (سوره هود، آیه 119)
5- (سوره الرحمن، آیه 33)
6- (ارشاد ص 399)
7- (بحارالانوار ص 83)